زمین ساخت
میثم کوه پیما؛ مرتضی طالبیان؛ لینگ چن؛ عبدالرضا قدس؛ منوچهر قرشی
چکیده
رشته کوههای کپهداغ و بینالود- آلا داغ در مرز شمال خاوری پهنه برخوردی عربی- اوراسیا واقع شده و از دیدگاه ساختاری دارای اهمیت می باشند. با توجه به وجود شهرهای بزرگ با پیشینه تاریخی، دادههای خوبی از تاریخچه فعالیت لرزهای در این ناحیه وجود دارد، اما دادههای لرزهای دستگاهی با کیفیت مناسب تا پیش از این پژوهش اندک است. در این پژوهش، ...
بیشتر
رشته کوههای کپهداغ و بینالود- آلا داغ در مرز شمال خاوری پهنه برخوردی عربی- اوراسیا واقع شده و از دیدگاه ساختاری دارای اهمیت می باشند. با توجه به وجود شهرهای بزرگ با پیشینه تاریخی، دادههای خوبی از تاریخچه فعالیت لرزهای در این ناحیه وجود دارد، اما دادههای لرزهای دستگاهی با کیفیت مناسب تا پیش از این پژوهش اندک است. در این پژوهش، دادههای شبکه لرزه نگاری موقت ایران- چین که به مدت 13 ماه در این محدوده فعال بوده، مورد استفاده قرار گرفته است. بر اساس این دادهها، تعداد 37 سازوکارکانونی با روش قطبیت اولین رسید موج P تعیین گردید که شامل ترکیبی از سازوکارهای راستالغز، راندگی و عادی میباشد. تجمع محسوسی از سازوکارهای کانونی زمینلرزهها در پیرامون مرز البرز خاوری و کپهداغ و در راستای دره رودخانه اترک دیده میشوند. همچنین مرز جنوبی و باختری بینالود، فعالیت نسبی بیشتری را نشان میدهند. بزرگای محلی (ML) رخدادها 5 .3 تا 9 .4 و عمق لرزهخیزی حداکثر تا 20 کیلومتری میباشد. بیشترین فراوانی رخدادها در عمق حدود 10 کیلومتری مشاهده میشود. محورهای تنش و بردارهای لغزش بدست آمده از سازوکارهای کانونی، به خوبی با وضعیت کینماتیک گسلهای اصلی و رژیم زمینساختی منطقه سازگار بوده و لرزه زا بودن این گسلها را تایید مینماید. همچنین این دادهها وجود مولفه راستگرد گسلهای کپه داغ خاوری، بینالود و هر دو مولفه چپگرد و راستگرد در کپه داغ مرکزی را نشان میدهد.
ژئوفیزیک
محمدرضا جمال ریحانی؛ عبدالرضا قدس؛ سید خلیل متقی؛ اسماعیل شبانیان؛ مرتضی طالبیان؛ بیگ چن
چکیده
در نوامبر سال 2013، پنج زمینلرزه با بزرگی متوسط در منطقه کمان لرستان رخ دادند. پیشانی دگرشکلی زاگرس در کمان لرستان از جمله مناطقی است که رابطه میان لرزهخیزی و ساختارهای فعالش ناشناخته است. در این مطالعه ما با استفاده از شبکه موقت ایران- چین و شبکه-های لرزهنگاری ایران و عراق، زمینلرزه اصلی و پسلرزههای آنرا به روش تکرویدادی ...
بیشتر
در نوامبر سال 2013، پنج زمینلرزه با بزرگی متوسط در منطقه کمان لرستان رخ دادند. پیشانی دگرشکلی زاگرس در کمان لرستان از جمله مناطقی است که رابطه میان لرزهخیزی و ساختارهای فعالش ناشناخته است. در این مطالعه ما با استفاده از شبکه موقت ایران- چین و شبکه-های لرزهنگاری ایران و عراق، زمینلرزه اصلی و پسلرزههای آنرا به روش تکرویدادی و چندرویدادی مکانیابی کردیم، با روش معکوسسازی تانسور ممان و روش اولین رسید موج طولی، سازوکار کانونی پنج زمینلرزه بزرگتر از 5/4 را بدست آوردیم و ساختار سرعتی در منطقه موردمطالعه را با استفاده از برگردان همزمان توابع گیرنده و منحنی پاشش به مدلهای سرعتی، در زیر دو ایستگاه زلزلهنگاری نزدیک خوشه محاسبه کردیم. مکانیسمهای بدست آمده از وارونسازی گسلههای معکوس با شیب 23 تا 39 درجه به سمت شمالخاور و خاور هستند. صفحه گسلی از روی توزیع پسلرزهها و عمق رخدادها انتخاب شده است. روند ابر پسلرزهها رخدادها با راستای گسلهای شناختهشده همخوانی ندارند. عمق سنتروئید و عمق کانونی برای هر پنج رخداد برابر 14 کیلومتر بدست آمد. نتایج بدست آمده نشان میدهند که در جبههی دگرشکلی کمان لرستان ضخامت سنگهای رسوبی کمتر از 8 کیلومتر است و زمینلرزههای رخداده در جبههی دگرشکلی کمان لرستان همگی در پیسنگ کریستالی روی میدهند. یافتههای ما ایده جدایش لرزهای زمینلرزههای اصلی از پسلرزههای آن که توسط نیسن وهمکاران (2011) ارائه شد را حداقل در کمان لرستان زاگرس رد میکند.
مرتضی طالبیان
چکیده
شمال خاوری ایران از رشته کوههای کپهداغ تا البرز مرکزی یکی از مناطق فعال از دیدگاه لرزهخیزی است. وجود شهرهای بزرگ با پیشینه تاریخی طولانی موجب شده است که دادههای نسبتاً خوبی از تاریخچه فعالیت لرزهای آن در دسترس باشد. گسلهای متعددی در این منطقه وجود دارند که برخی از آنها مورد مطالعات زمینشناختی قرار گرفتهاند و توان لرزهزایی ...
بیشتر
شمال خاوری ایران از رشته کوههای کپهداغ تا البرز مرکزی یکی از مناطق فعال از دیدگاه لرزهخیزی است. وجود شهرهای بزرگ با پیشینه تاریخی طولانی موجب شده است که دادههای نسبتاً خوبی از تاریخچه فعالیت لرزهای آن در دسترس باشد. گسلهای متعددی در این منطقه وجود دارند که برخی از آنها مورد مطالعات زمینشناختی قرار گرفتهاند و توان لرزهزایی آنها مورد ارزیابی قرار گرفته است، اما در مورد بسیاری از آنها هنوز دادههای کافی وجود ندارد. اندازهگیریهای ژئودتیک اخیر این امکان را بهوجود آورده است که نرخ حرکات راستالغز و کوتاهشدگی در بخشهای مختلف منطقه مورد بررسی قرار گیرد و نمای کلی از آن ارائه نمودهاست. این پژوهش به قابلیت کاربرد این دادهها در ارزیابی خطر زمینلرزه میپردازد. بدین منظور توان لرزهزایی گسل که بر اساس دادههای سنیابی و یا اندازهگیریهای ژئودتیک محاسبه شده است با رویداد واقعی زمینلرزههای دستگاهی و تاریخی منطقه مقایسه شده است. با توجه به گستردگی منطقه و عدم وجود دادههای کافی این مقایسه در مورد یکایک گسلها امکانپذیر نیست از این رو شمال خاور کشور به 5 زون ساختاری تقسیم شده است. مقایسه گشتاور لرزهای رها شده در این زونها با میزان تجمعی سالانه آن حاکی از همخوانی نسبتاً خوب این دادهها دارد و از این رو میتوان با اطمینان بیشتر از دادههای زمینشناسی و ژئودتیک در بر آورد خطر زمینلرزه در این بخش از کشور استفاده نمود.
مرتضی طالبیان؛ سعید هاشمی طباطبایی؛ مرتضی فتاحی؛ منوچهر قرشی؛ علی بیت الهی؛ عباس قلندر زاده؛ محمد علی ریاحی
چکیده
فلات ایران با قرارگیری بین دو صفحه عربی و اروپا-آسیا، سالانه حدود 22 میلیمتر کوتاهشدگی در راستای شمال- جنوب دارد. حدود 9 میلیمتر از این کوتاهشدگی سبب چینخوردگی و گسلخوردگی در زاگرس میشود و باقیمانده آن بهطور عمده در البرز و کپه داغ جای میگیرد. بلوک مرکزی ایران تغییر شکل اندکی دارد بنابراین، متناسب با میزان کوتاهشدگی ...
بیشتر
فلات ایران با قرارگیری بین دو صفحه عربی و اروپا-آسیا، سالانه حدود 22 میلیمتر کوتاهشدگی در راستای شمال- جنوب دارد. حدود 9 میلیمتر از این کوتاهشدگی سبب چینخوردگی و گسلخوردگی در زاگرس میشود و باقیمانده آن بهطور عمده در البرز و کپه داغ جای میگیرد. بلوک مرکزی ایران تغییر شکل اندکی دارد بنابراین، متناسب با میزان کوتاهشدگی در البرز و کپه داغ، با سرعت حدود 13 میلیمتر در سال به سوی شمال حرکت مینماید. در خاور ایران، بلوک صلب و پایدار افغانستان قرار دارد که حرکت چندانی نسبت به اوراسیا ندارد بنابراین حرکت به سوی شمال ایران مرکزی نسبت به بلوک افغانستان تنش برشی راستگردی را در خاور ایران ایجاد مینماید که به ترتیب حدود 8 و 5 میلیمتر در سال آن در راستای گسلهای خاور و باختر دشت لوت جای میگیرند. یکی از مشکلات برآورد خطر زمینلرزه در خاور ایران کمبود دادههای زمینلرزهای، ژئودتیک و ناشناخته بودن نرخ لغزش گسلها است. از این رو در این پژوهش سعی شده است تا به کمک دادههای موجود زمینشناسی و سنیابی مطلق شیوه توزیع حرکت راستالغز بر روی گسلهای این ناحیه تا حدودی برآورد شود. در ادامه با توجه به اهمیت گسل بم- براوات و گسل زمینلرزهای جنوب بم در برآورد خطر زمینلرزه در شهر بم این گسل به طور خاص مورد مطالعه قرار گرفته است. نمونهگیری از آبرفتهای برخاسته در اثر جنبش گسل بم- براوات در انتهای جنوبی این گسل، و تعیین سن مطلق آنها به روش لومینسانس نوری، نرخ برخاستگی حدود 5/0 میلیمتر در سال را برای این گسل مشخص مینماید. از آن جا که جنبش این گسل از نظر هندسی با گسل جنوب بم در ارتباط است، بنابراین به کمک این سنیابی نرخ لغزش راستالغز راستگرد گسل جنوب بم نیز حدود 2 میلیمتر در سال بر آورد میشود .